سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عکس 1 عکس 2 عکس 3

5 آذر در سال 1387 نیز فرا رسید. اگر حساب کنیم بیست و نهمین سالگرد تشکیل بسیج به فرمان امام خمینی (ره) را به چشممان شاهدیم .الحمدلله علی کل نعمه کانت او هی کائنه

چند روزیه که رو این موضوع فکر می کردم که از چه زاویه ای در مورد تشکیل این لشگر 20 میلیونی که تشکیل آن آرمان پیر جماران بود بنویسم نتیجه فکر کردن ها مطلب حاضره.فکر کنم اگر بخوایم از یک جمعیت تشکیل شده (از هر نوعی و با هر تفکری)بنویسیم، مهمترین واولین نکته بحث که باید موردش مشخص بشه علت تشکیل آن جمعیت می باشد، چرا که فلسفه تشکیل اون ماهیت فکری و هدف غایی اون رو هم تعریف می کنه. در مورد بسیج اگر بخواهیم به فلسفه و چرایی و ضرورت تشکیل آن دقت کنیم باید به سیر تاریخی انقلاب از لحظه تولد توجه کنیم تا متوجه سلسله تهدیدات متوالی ای که اصل انقلاب را مورد تهدید قرار داده بود بشیم ،تهدیداتی که دشمنان انقلاب اسلامی با ترفندها و نقشه های مختلف برای ساقط کردن این حکومت اسلامی از لحظه تولد طراحی کرده بودند.چرا که بعد از مطالعه تاریخ متوجه می شویم که عدم تشکیل آن برای این انقلاب چقدر خطرناک بوده و آنگاه جای شکر داره به خاطر این لطف الهی.

پس شروع کنیم به مرور بعضی حوادث و جریانات بعد از تولد انقلاب اسلامی ایران؛

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 57 ایران اسلامی قائله های مختلفی را در درون خود شاهد بود ،دستگاههای سیاسی ،تبلیغاتی ،امنیتی و حقوقی و اقتصادی غرب بویژه آمریکا و حکومت صهیونیستی علیه انقلاب اسلامی بسیج شدند.سفارتخانه ی آمریکا (بخوانید لانه جاسوسی)در تهران به ستاد هماهنگی میان نیروهای مخالف انقلاب مبدل گردید ،از فردای پیروزی انقلاب یعنی از 23 بهمن 1357 تحرکات تجزیه طلبانه آغاز گشت و نقطه اولیه ی تجزیه طلبانه کردستان بود،یک هفته بعد تحرکات تجزیه طلبانه در گنبد و ترکمن صحرا آغاز شد و به درگیری هایی انجامید که در آن چریک های فدایی خلق زیر پوشش((ستاد مرکزی شوراهای خلق ترکمن)) رهبری تحرکات را به عهده داشتند.کمونیستها به دنبال تجزیه ی مناطق مختلف در ایران بودند و در برابر نهال نوپای انقلاب از انواع روشهای جنایتکارانه استفاده می کردند و آمریکا و غرب در ظاهر تنها نظاره گر این واقعه بودند.در سوم اردیبهشت 58 گروه تروریستی فرقان با ترور تیمسار قرنی که از اعضای دولت موقت و یکی از کارشناسان شورای انقلاب بود، اعلام موجودیت نمود. درچهارم اردیبهشت 1358 روزنامه ها خبر درگیری های شدید در تبریز را منتشر کردند که حزب خلق مسلمان عامل اصلی آنها بود.

در خوزستان نیز گروهی به نام خلق عرب اعلام موجودیت نموده بود و به تحریک عراق به تحرکات تجزیه طلبانه اشتغال داشت.در شب یازدهم اردیبهشت 1358 آیت الله مطهری رئیس شورای انقلاب توسط گروهک فرقان هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.

آمریکا که در مقابل جنایات تجزیه طلبانه و تروریستی سکوت توام با رضایت را برگزیده بود در مقابل اعدام عناصری از حکومت شاه و ساواک که در جریان انقلاب فرمان قتل عام مردم را صادر کرده بودند برآشفت و به موضع گیری پرداخت .مجلس سنای آمریکا در 27 اردیبهشت 1358 با صدور بیانیه ای اعدام عناصر دستگاه شاه را به شدت محکوم کرد و اخطار شدید اللحنی به جمهوری اسلامی ایران داد.

در چهارم خرداد 1358به آقای هاشمی رفسنجانی سوء قصد شد.در 4 شهریور 1358 حاج مهدی عراقی و فرزندش هدف تروریستهای گروه فرقان قرار گرفتند و به شهادت رسیدند سپس آیت الله قاضی طباطبایی در تبریز ترور گردید . در13 آبان 1358 بنا به تحرکات ضد امنیت ملی ایران که در سفارتخانه آمریکا در تهران انجام میشد دانشجویان پیرو خط امام(ره) در اقدامی هوشیارانه در فقدان یک جمعیت منسجم انقلابی دست به تسخیر لانه جاسوسی آمریکایی ها در تهران زدند و امام (ره)مهر تاییدشان را به نامیدن ای حرکت به عنوان انقلاب دوم اعلام نمودند.

امام (ره ) با هوشمندی تمام 22 روز بعد از این حرکت یعنی در 5 آذر 1358ضرورت تشکیل بسیج به عنوان لشگر 20 میلیونی را اعلام نمودند تا در مقابل این همه تهدیدات داخلی و خارجی نیرویی منسجم با تکیه بر ایمان و با اهدافی بر پایه اسلام ناب محمدی (ص) و ایثار در راه حق تشکیل شود و ظهور آن منجی بشریت را با حفظ و حراست از شجره طیبه ی انقلاب اسلامی زمینه ساز شوند.

لحظه ی به ثمر نشستن بسیج نیز با فاصله ای حدود 9 ماه در شهریور1359 بود.آنگاه که دشمن بعثی نقشه ی ابر قدرتها را علیه انقلاب اسلامی در صحنه نظامی اجرا کرد و اگر هوشیاری آن امام سفر کرده در تشکیل جمعیتی بر پایه ی اخلاص و عمل به تکلیف نبود در موقع رویارویی با حمله عراق معلوم نبود که چه مدت برای تشکیل یک جمعیت منسجم برای دفاع از انقلاب و اسلام زمان لازم بود.

خلاصه که اگه با عینک انصاف به مسئله نگاه کنیم باید این ابتکار تشکیل بسیج را هدیه ای به یادگار مانده از اماممان برای حفظ روحیه ی انقلابی و اسلامی بر مدار اخلاص و ایمان در جمعمان بدانیم.

بر دشمن انقلاب و اسلام نفرین

بر روح خمینی و شهیدان صلوات




      

در حال حاضر شرکت "نستله" دارای 480 کارخانه در نقاط مختلف جهان است که بیش از نیمی از این تعداد در کشورهای در حال توسعه و مابقی در کشورهای اسلامی از جمله ایران، لبنان، سوریه، عربستان، مالزی و غیره در حال فعالیت هستند.

به گزارش شیعه آنلاین، "کلوس واکس موت" مدیر عامل شرکت "نستله" ضمن اعلام این مطلب تصریح کرد: شرکت نستله در سال 79 کار خود را با سرمایه ای بالغ بر 50 میلیون یورو اغاز کرد که امروز محصولات این کارخانه با استفاده از تکنولوژی روز جهان به تولید انبوه رسیده است.

وی در ادامه با اشاره به اینکه این شرکت در سه زمینه اصلی غذایی کودک، شیر خشک و اب معدنی در ایران فعالیت می کند، اظهار داشت: هم اکنون 95 درصد نیروهای کاری این شرکت متخصصان ایرانی هستند به طوریکه مجموعا 400 نفر در دفتر مرکزی و کارخانه واقع در قزوین مشغول فعالیت هستند.

 وی هدف حضور شرکت نستله در ایران را برنامه ریزی های بلند مدت عنوان کرد و افزود: در حال حاضر 60% محصولات تولیدی این شرکت به کشورهای خاورمیانه و حوزه خلیج فارس صادر و الباقی در بازار داخلی مصرف می شود.

 وی در ادامه افزود: هم اکنون این شرکت در اکثر کشورها با تعداد زیادی نیرو فعالیت می کند به طوریکه از 480 کارخانه فعال در نقاط مختلف جهان، نیمی در کشورهای در حال توسعه و مابقی در کشورهای اسلامی راه اندازی شده است.

این شرکت سوِِییسی که تولید کننده محصولات غذایی می باشد.مالک 1/50 % شرکت تولیدمحصولات غذایی Osem  Investment می باشد.در سال 2000 Nestel  اعلام کرد برای راه اندازی مرکز جدید در اسراییل میلیونها دلارسرمایه گذاری خواهد کرد. این شرکت در سال 1998 جایزه جوبیلی را را دریافت کرد.

جوبیلی جایزه ویژه ی خدمتگزاران اسرائیل است.

 

قابل ذکر است بیشتر سهام این شرکت به تجار صهیونیستی تعلق دارد.

 

منبع خبر:سایت شیعه آنلاین


پیوند مطلب:  http://www.shia-online.ir/article.asp?id=3471

 

 برای  مطلب بالا (کالای صهیونیستی در بازار اسلامی) نظری از جانب خانم یا آقای نور نورانی گذاشته شده که الحق و الانصاف حق مطلب رو ادا کرده  و نشان از آشنایی ایشان با معارف اسلامی و همچنین ذهن تطبیقی ایشان در مسائل داره.با تشکر از مطلب بسیار به جا و جالبی که از کتاب معتبر" لهوف" نقل کردن این مطلب رو برای استفاده عموم اینجا آوردم.

 

بسم الله الرحمن الرحیم
عواقب کار قاتلان امام حسین (علیه السلام)

ابن رباح روایت می کند که مرد نابینایی را که روز شهادت حسین (علیه السلام) در کربلا حاضر شده بود، دیدم. کسی علت نابینایی او را سئوال کرد. او در پاسخ چنین گفت:

"ما ده نفر رفیق بودیم که برای کشتن حسین (علیه السلام) به کربلا رفتیم، ولی من شمشیر و تیر و نیزه به کار نبردم. چون حسین (علیه السلام) کشته شد، به خانه خود بازگشتم و نماز عشا خواندم و به خواب رفتم.

در عالم رؤیا شخصی نزد من آمد و گفت: رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) تو را می خواند؛ برخیز و اجابت کن."

گفتم: "مرا با رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) چه کار است؟"

آن شخص گریبان مرا گرفت و کشان کشان نزد رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) برد. دیدم پیغمبر خاتم (صل الله علیه و آله و سلم) در بیابانی نشسته و آستینهای خود را بالازده است و حربه ای در دست اوست و فرشته ای برابر او ایستاده است و در دست او نیز حربه ای است از آتش.

نُه نفر رفقای مرا کشت و به هرکدام که ضربتی می زد سراپای او را آتش فرا می گرفت و می سوزانید.

من نزدیک رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) رفتم و مقابل او زانو بر زمین زدم و گفتم: " السلام علیک یا رسول الله" ولی آن حضرت جواب نداد و مدّت زیادی مکث کرد.

پس از آن سر خود را بلند نمود و فرمود: "ای دشمن خدا! هتک حرمت مرا نمودی و عترت مرا کشتی و حقّ مرا رعایت ننمودی و کردی آنچه را که کردی؟"

گفتم: " یا رسول الله! به خدا قسم من در کشتن فرزندانت نه شمشیر زدم و نه نیزه به کار بردم و نه تیری انداختم."

فرمود: "راست گفتی؛ ولی سیاهی لشگر کشندگان حسین (علیه السلام) را زیاد کردی؛ نزدیک من بیا."

من نزدیک آن حضرت رفتم. دیدم طشتی پر از خون نزد اوست. به من فرمود: "این خون فرزندم حسین است." سپس از آن خون به چشم من کشید. چون بیدار شدم تاکنون چیزی را نمی بینم."



منبع : کتاب ترجمه ومتن کامل لهوف سیّدابن طاووس (رضوان الله تعالی علیه)
ترجمه، تعریب و تصحیح : عقیقی بخشایشی
چاپ هفدهم، صفحه165

خدایا به تو پناه می برم از اینکه سیاهی لشگرکشندگان آل محمد (صل الله علیه و آله و سلم) را زیاد کنم.

خدایا به تو پناه می برم از اینکه مبادا آبی به آسیاب دشمن بریزم.

آمین یا رب العالمین




      
نظرات

پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا پاپ به سفارش کارتر برای آزادی جاسوسان آمریکایی نماینده ای را خدمت امام (ره) فرستاد

حضرت امام (ره) نیز که اساسا چنین دیدارهایی را در برنامه ی کار خود نداشتند با هوشمندی نماینده پاپ را به حضور پذیرفتند لذا اسقف بوگینینی با ژست صلح جویانه به خدمت امام (ره) رسید اما آن بزرگوار با ذکر جملاتی مهم و تاریخی چهره ی ظاهرالصلاح و صلح جویانه ی پاپ و نماینده اش را افشا کردند.ایشان فرمودند:

" شما باید همان کاری را که مسیح (ع) می کند را بکنید...

ما این سئوال را داریم که چرا سکوت در مقابل ظلم؟

(آیا)این دستور حضرت مسیح است.

چرا ابر قدرتها را به حال خود واگذارکردند تا هر چه جنایت می خواهند بکنند و هر چه مظلومان را بخواهند از بین ببرند؟"

این جملات به شدت نماینده پاپ را سرافکنده ساخت و او پشیمان از این دیدار به نزد پاپ بازگشت.

 

بر دشمن انقلاب و قرآن نفرین بر روح خمینی و شهیدان صلوات




      
نظرات

 13 آبان در طول تاریخ انقلاب حوادث مختلفی را به خود دیده ،

در13 آبان  سال 43، امام (ره) پس از افشاگری ای که نسبت به قانون کاپیتولاسیون انجام دادندبه ترکیه تبعید شدند چرا که عزت اسلام و ایران را برتر از آن می دید که اجازه دهد اجنبی بر او مسلط شود .

 13 آبان در سال 57 نیز ،شاهد به خون غلتیدن دانش آموزان و دانشجویانی بود که در اعتراض به حکومت ظالمانه شاهنشاهی و دولت سر سپرده شریف امامی(نخست وزیر دولت به اصطلاح آشتی ملی) در مقابل دانشگاه تهران تجمع کرده بودند.

در سال 58 نیز دانشجویان پیرو خط امام (ره) در اقدامی هوشیارانه پس از اطلاع از اقدامات توطئه آمیزی که در سفارت آمریکا بخوانید لانه ی جاسوسی انجام می شد دست به تسخیر این مکان زدند چرا که طرح کودتا ها و عملیاتهای ضد امنیت مردم ایران و ترور مقامات از این مکان هدایت می شد و پس از تسخیر لانه جاسوسی اسنادبسیاری مبنی برجاسوسخانه بودن ونه سفارت بودن این مکان بدست آمد .چرا که ماهیت سفارت ،کار دیپلماتیک وبرنامه ریزی در راستای مدیریت ارتباط میان دو دولت است و نه برنامه ریزی برای براندازی دولت مقابل .

در حین تسخیرلانه جاسوسی بسیاری از اسناد توسط کارکنان سفارت در دستگاههای مخصوص امحاء اسناد، رشته رشته یا پودر شده بود ولی دانشجویان در زمان طولانی و با ابتکار عملی که انجام داده بودند رشته رشته ها را با توجه به اندازه و شکل خطوط، و جنس و اندازه ی کاغذ ها ، روی تخته هایی که رو ی این تخته ها کش انداخته بودند کنار هم قرار می دادند و با تلاش زیاد بسیاری از اسنادی که امروز منتشر شده را باز سازی کردند.

و واقعا عنوان انقلاب دوم برازنده ی این حرکت هوشمندانه ی دانشجویان پیرو خط امام (ره) بود.




      

اطلاع از اظهار نظرهای نا.ب.خ.ر.د.ا.ن.ه. آقای مشائی آن قدر ناراحت کننده است که هر ایرانی را به واکنش وا می دارد، چرا که هر مسئولی، در هر کشوری، باید اظهار نظرهایش را بر اساس چیدمان اصول سیاست خارجی کشورش تنظیم کند و حق ندارد بر اساس نظر شخصی خویش اظهار نظر کند.
در جمهوری اسلامی به طریق اولی این مسئله صادق است. هر مسئولی با هر سمتی حق ندارد در مورد سیاست خارجی کشور از هر تریبونی اعم از رسمی و غیر رسمی  اظهار نظر شخصی کند چرا که فعلا با شخصیت حقوقی منتسب به وی شناخته می شود نه با شخصیت حقیقی اش یعنی هر موضع گیری آقای مشائی، به عنوان موضع یک مقام رسمی جمهوری اسلامی بازتاب پیدا می کند نه به عنوان یک شخص به نام آقای مشائی!
هر چند بعد از واکنشهای مقامات ایشان برخی از صحبتهایشان را تکذیب و بعضی را تصحیح نمودند ولی شدت مسئله آن قدر بالاست که در مورد اظهارات ایشان چند نکته لازم به تذکر است:
چرا که خط قرمزی رد شده؛

آقای مشائی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور جمهوری اسلامی ایران در بیاناتی ناشایست و... در همایشی اظهار کرده بودند که:
ایران امروز با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است. هیچ ملتی در دنیا دشمن ما نیست.این افتخار ماست. ما مردم آمریکا را برترین ملت های دنیا می دانیم و...
باید توجه داشت که؛
اولا، سیاست خارجی ایران امروز با ایران دیروز (بعد از انقلاب)در مورد اسرائیل هیچ تفاوتی نکرده و هنوز طبق نظر صریح بنیانگذار انقلاب، ( که چارچوب سیاست خارجی ما باید با توجه کامل به آن تنظیم شود) اسرائیل یک دولت غاصب است و تمامی یهودیان ساکن سرزمینهای اشغالی، در حکم سربازان رژیم غاصب صهیونیستی به حساب می آیند.
دوما، و بنا بر نظر امام (ره) هیچ دوستی ای میان ملت آزاده و غیور ایران، با مردم غاصبی که از نقاط مختلف دنیا در فلسطین جمع شدند تا یک ملت را آواره کنند و یک سیستم جعلی تحت عنوان اسرائیل راه بیاندازند نبوده و نیست و  نخواهد بود.(دقت کنید که نه از نام ملت استفاده می کنم نه از نام دولت، چرا که برای وجود دولت نیاز اولیه ای به نام ملت وجود دارد که برای نامیدن جمعیتی به نام ملت نیاز به وجود یک سرزمین است که متعلق به همان مردم باشد نه از راه غصب بدست بیاید که هیچ کدام در این مورد موجود نیست) خانه از پای بست ویران است. در گفتمان سیاسی جمهوری اسلامی هیچ گاه اسرائیل به عنوان دولت و ملت قلمداد نشده و نخواهد شد.
سوما،هیچ کارشناس جامعه شناسی و... ای تابه حال چنین اظهار نظری نداشته که "ما مردم آمریکا را برترین ملتهای دنیا می دانیم" واقعا جای اظهار تاسف دارد!!!
سئوال اینجاست که چه چیز یک ملت میتواند مورد افتخار و فخرش باشد که بر اساس آن بتوان ملت آمریکا را به آن مفتخر دانست؟سوابق غاصبانه ی تاریخیشان؟ یا مدل زندگی لیبرال صهیونیستیشان ؟کدام؟یادمان باشد آمریکا کشوری با سابقه ی کوتاه 400 ساله است که ایجاد آن با ورود غاصبانی از کشورهای متعدد به قاره آمریکا آغاز شد و ورودشان جز کشتار و جنایات فجیع علیه سرخپوستان ساکن آمریکا ثمر دیگری نداشت ، که این شیوه هنوز هم شیوه ی اجرایی دولت امریکاست که در هر کجا وارد می شوند جز جنایت و نا امنی ارمغانی ندارند مثالهای عینی آن در افغانستان و آمریکا به وضوح قابل رویت است.
البته بنده به این  قاعده معتقدم که "هیچ عامی نیست که تخصیص نداشته باشد" و قبول دارم که در کشوری که  ،به اذعان یکی از شهروندانش جنگل نامیده می شود انسانهای فرهیخته ای هم پیدا می شوند که انسانیت را معنا کنند ولی این نوشتار نسبت به گفته ها ی کلی آقای مشائی نگاشته شده.
چهارما، به گفته ی آگاهان، این سخنان به سرعت از سوی منابع خبری صهیونیستی و مخصوصا  رادیو اسرائیل پوشش خبری داده شده و به عنوان تغییر نگرش جمهوری اسلامی نسبت به اسرائیل و آمریکا قلمداد شده.
که این نکته دردناکترین نکته این جریان بوده.
در ادامه واکنشهای مقامات به این مواضع نسنجیده، حجةالاسلام احمد خاتمی در نماز جمعه ی این هفته صریحا مطالب را بیان و گوینده را مورد انتقاد قرار دادند، طوری که مردم 3 بار در میان سخنان کوبنده ایشان ندای تکبیر سر دادند، که جای تقدیر و تشکر دارد.
به هر حال از دولت اصولگرای عدالتخواه انتظار می رود که دولت را از وجود چنین عناصری تطهیر کنند چرا که با مبانی جمهوری اسلامی سازگاری ندارد و حتی اگر قائل به آن شویم  که اصل تفکر ایشان با مبانی جمهوری اسلامی و بنیانگذار انقلاب تناقضی ندارد، بازهم شخصی که اشتباهی به این فجاعت را مرتکب می شود و کل نظام را درگیر و باعث تشکیک در مواضع جمهوری اسلامی می شود، شایسته ی این مقام نیست.
بنابر این نیاز به اتخاذ تصمیم جدی در خصوص ایشان و اعلام علنی آن می باشد.




      
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >




+ کمترین حرکت شیعیان ایران در حمایت از مردم بحرین و اعلام انزجار از کشتار وحشیانه این مردم مظلوم و متوقف کردن تجاوز به زنان شیعه ی بحرینی که ناموس شیعه به حساب می آیند امضاء این پتیشن است. www.petitiononline.com/ssi2011/petition.html



+ هر کس ازهرجاصبح بلندمی‌شودبگویدمن شورای نگهبان راقبول ندارم،‌من قانون اساسی راقبول ندارم،‌من مجلس راقبول ندارم،من رئیس‌جمهورراقبول ندارم،من دولت را قبول ندارم.نه!همه باید مقید به این باشید که قانون را بپذیرید،‌ولو برخلاف رای شماباشد. باید بپذیرید،برای این‌که میزان اکثریت است؛وتشخیص شورای نگهبان که این مخالف قانون نیست و مخالف اسلام هم نیست،میزان است که همه باید بپذیریم. (صحیفه امام جلد14صفحه378)

+ امام خمینی(ره):نمی‌شود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم. غلط می‌کنی قانون را قبول نداری!قانون تو را قبول ندارد نباید از مردم پذیرفت، از کسی پذیرفت ، ما شورای نگهبان را قبول نداریم. نمی‌توانی قبول نداشته باشی. مردم رای دادن به اینها...مردم که به قانون اساسی رای دادند منتظرند که قانون اساسی اجرا بشود؛


مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ   |   Designed By Ashoora.ir